ارشانارشان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره
آرتانآرتان، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

ارشان و آرتان خان جان هدیه های آسمونی

فوت دایی حسن (دایی بابایی) و رفتن به بوشهر

1393/11/10 23:34
نویسنده : مامان ارشان
306 بازدید
اشتراک گذاری

درست فردای شب یلدا به همراه عزیز جون به سمت بوشهر زادگاه پدریت حرکت کردیم. متاسفانه دایی حسن (دایی بابایی) چند روزیه که در اثر حمله قلبی فوت شدن. دایی حسن مرد باخدا و با ایمانی بود.  هیچوقت نماز و عبادتشون ترک نمی شد.  مرگ بسیار راحتی هم داشتند. بعد از بجا آوردن نماز مغرب و عشا، به دخترشون میگن که فاطمه من حالم خوب نیست دارم میمیرم.  بلافاصله بعد از گفتن این حرف بکهو سکته قلبی می کنند و دعوت حق را لبیک می گن.  روحشون شاد

خیلی ناراحت شدم چون دایی حسن را خیلی دوست داشتم.  هر وقت بوشهر می رفتیم حتما به دیدن ایشون و خانواده خوبش می رفتیم.  حتی یکبار عزیز جون را هم خونه شون برده بودیم.  افسوس که امسال افراد عزیزی از فامیل را از دست دادیم. 

البته ما در دیماه قصد رفتن به بوشهر را داشتیم اما وقتی خبر فوت دایی حسن را شنیدیم، برای شرکت در مراسم ترحیم ایشون تصمیمان قطعی شد. برای تسلی خاطر عزیز بوشهری هم که شده حتما می بایست می رفتیم چون فوت دایی، شوک بسیار بزرگی براش بود. 

حضور ارشان و عزیز پری تسلی خوبی برای عزیز بوشهری بود. 

عزیز بوشهری چون می دونست که دیماه قراره یک سفر بریم پیششون، یک هندوانه توی باغچه برای ارشان نگه داشته بود و بعد از اینکه ارشان کلی با دیدن هندوانه خوشحال شد، براش چید.

بفرمایید هندوانه شیرین

امسال آقا جون و عمو عباس زمین روبروی خونه شون را گوجه کاشته اند.  برای ما که توی شهر تهران زندگی می کنیم، گردش در مزرعه و دیدن محصولات ارگانیک، موتور آب و آرامش روستا خیلی با صفاست.

مهندس ناظر مشغول بازرسی محصولات

ارشان در آلاچیقی که عمو عباس به سفارش من ساخته بود

اینم گوجه های کوچکی که ارشان برای خودش جمع کرده بود

پسرکم مشغول خاک بازی با ماسه ها

کنار ساحل  بردخون بعد از مهمونی خونه عمه زینب

بندر دیر خرید ماهی.  اینم خرید پسرکم

دو هفته بوشهر بودیم و چون قرار بود 19 دیماه عقد خاله سحر باشه، می بایست به تهران بر می گشتیم. برگشتن از بوشهر سخته چون عزیز بوشهری همیشه موقع برگشتن ما کلی گریه می کنه.  ما هم گفتیم عزیز جون ناراحت نباش انشاءالله کمتر از دو ماه دیگه برای تعطیلات عید میاییم پیشتون.

به امید خدا

پسندها (1)

نظرات (1)

✿ مه آ سا✿
11 بهمن 93 0:14
سلام عزیزم من امروز 11 بهمن تولد خواهرمه دوست دارم عزیزم برید به وبش و بهش تولدشو تبریک بگید خیلی خوشحال میشم آدرس وب خواهر 137333.niniweblog.com