ارشان و آرتان خان جان هدیه های آسمونی

هفته قبل از سال تحویل به همراه مادربزرگ و پدربزرگ به منزل عمه نجمه در شهر دیر رفته بودیم. بعد ار نهار هم کنار ساحل و شهر بازی رفتیم.  کلی حال داد.   عمو آرش با تریپ بگ در ساحل دیر   خان جان در بازار ماهی- شهر دیر خان جان کلی در بازار ماهی فروشان قدم زد و ماهی ها را تماشا می کرد اما به ماهی ها دست نمی زد انگار چندشش می شد.      ...

...

...

روز 29 تولد که پیش فوق تخصص تنفس برده بودیم تا خیالمان از نفس کشیدن سالمت راحت شه دکتر گفت خوب گردن میگیره یا نه بعد رو دست خودش گرفت گفت به به به اندازه نوزاد 2 ماهه گردن میگیره ما هم خوشحال شدیم از طرف دیگر شل بودن عضلات حنجره و ترشحات زیاد بینی را مشکل تنفس ارشان دانست و گفت با فین گیر استاندارد ترشحات بینی را روزی 3 یا 4 بار خالی کنید و از قطره تا یکسال استفاده کنید همچنین بخور. و بچتون سالم سالمه از گفته های دکترما و خانواده همه خوشحال شدیم

اولین صدای جالب توجه روز 29 تولد ما را خوشحال نمود.

اولین نگاه عمیق روز 21 تولد بود

روز 21 تولد بعد از دیدن نگاه عمیق تشک بازی را پهن کردیم و با نکپگاه و دست زدن به عروسکها ما را خوشحال کردی.

...

قربونت برم که از همون اول بد می خوابيدی و وول می زدی! ...