ارشانارشان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره
آرتانآرتان، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

ارشان و آرتان خان جان هدیه های آسمونی

خبر خیلی مهم: دفاعیه تز دکتری بابایی

1394/11/10 18:26
نویسنده : مامان ارشان
459 بازدید
اشتراک گذاری

پسر عزیزم بالاخره زحمت چهارساله بابایی در طی کردن دوره دکتری به ثمر نشست. دکترایی همسن خودت چون درست زمانی که بابایی مشغول کنکور دکتری بود، متوجه شدیم که خدا هدیه زیبایی به ما عطا کرده و یک مسافر کوچولو در راه داریم.  سال 90 بابایی در کنکور دکتری قبول شد و آبان همان سال بود که تو بدنیا آمدی.  طی این سالها بابایی خیلی زحمت کشید. تدریس در دانشگاه اهواز از طرفی، مسئولیت زندگی از طرفی و ادامه تحصیل در دانشگاه تبریز همزمان خیلی سخت بود اما به امید خدا و تلاش بابایی و حمایت ما بالاخره باتمام رسید.  

هفتم بهمن ماه جلسه دفاع بابایی از تزش در تبریز بود

همزمان با ورود ما به شهر تبریز بارش بسیار سنگین برف شروع شد

برای جلسه دفاع قرار بود دکتر بانویی از دانشگاه علامه تهران با پرواز به تبریز تشریف بیاورند.  این برای ما خیلی ارزشمند بود چون دکتر بانویی از نظر علمی در رشته خودشان نفر اول ایران هستند و حضور ایشان بعنوان داور خارجی تأثیر زیادی در رساله دکترای بابایی داشت. بارش برف زیاد و کنسل شدن پروازها به تبریز استرس زیادی به ما وارد کرد اما خدا را شکر که پرواز ایشان هرچند با تأخیر انجام شد

روز جلسه همچنان برف می بارید. همش نگران بودیم که جلسه برگزار نشه اما با آمدن دکتر بانویی خیالمون راحت شد.

قبل از شروع جلسه، توی یک لحظه که ما حواسمون نبود یک ماژیک پیدا کرده و شروع به نوشتن ویدیو پروژکتور کرده بودی.

حالا مونده بودیم که چطوری پاکش کنیم اما من گفتم بگذارید بمونه تا مهر تأیید ارشان زیر رساله باباییش باشه و یادگاری بمونه

پس از تشریف فرمایی دکتر بانویی بالاخره جلسه با تأخیر دو ساعته شروع شد. 

دکتر بانویی نفر وسط

تایم دفاع بابایی قرار بود نیم ساعت باشه اما نزدیک یکساعت طول کشید

خدا را شکر بابایی بدون استرس و عالی جلسه را مدیریت کرد و طوری صحبت می کرد که انگار در حال درس دادن به شاگردانش میباشد

بعد از اتمام صحبت های بابایی همه براش دست زدند.  تو هم یکدفعه دست من را رها کردی و به سمت بابا دویدی و بغلش کردی.  بابایی هم خم شد و تو را بوسید و تو هم در ادامه دست بابایی را بوسیدی. 

حاضرین خیلی از این حرکتت خوششون آمده بود و حسابی تشویقت کردند

داوران پس از نقدهایی که به تز بابایی داشتند، وارد شور شدند و نهایتا رساله بابایی با نمره عالی (19.80) پذیرفته شد

خدا را شکر روز بسیار خوبی بود و با نتیجه خوبی هم باتمام رسید. 

نفرات به ترتیب از راست: دکتر اصغرپور- دکتر صادقی- دکتر پورعبادالهان- دکتر بهبودی- دکتر متفکر آزاد- دکتر محمد زاده- دکتر بانویی- ارشان، مامان و بابا- خانم دکتر کریمی

توی عکس بعدی هم عزیز جون و خاله بهناز بهمون اضافه شدند

به امید موفقیت های روزافزون برای بابایی،

 دوستان گلمون و تمام کسانی که تلاش و امید بخدا سرلوحه زندگیشان است

 

پسندها (3)

نظرات (4)

بابا حمید
11 بهمن 94 12:10
سلام خدا حفظش کنه.آرشان جون را همیشه سلامت باشید و شاد و در پناه حق. به ماهم سر بزنید خوشحال میشیم منتظر حضور سبز شما هستیم موفق باشید
بابا حمید
25 بهمن 94 11:25
لبخند بزن به زندگی… لبخند بزن به نسیمی که مدام نوازشت می کند و به بلبلانی که با حس و شوقی وصف ناپذیر برایت ترانه ای عاشقانه سر می دهند لبخند بزن به دیروزی که خوش بود و به امروزی که زیباست و به فردایی که رویایی خواهد بود… لبخند بزن به آسمانی که برای لطافت زمین زیر پایش، اشک شوق جاری می سازد… لبخند بزن به شقایق ها، نیلوفر های آبی و نرگس ها لبخند بزن به تمام گلهای عالم که از زمینی سخت می رویند و جهان را زیبا می سازند… لبخند بزن به خدایی که با نعمتهایش لبخند را میهمان لبهایت می کند…!
سحر
11 اسفند 94 5:40
ای بچه پرررررررررررررررووووووووووووو.....!
مامان ارشان
پاسخ
ما اینیم دیگه
همیلا
18 اردیبهشت 95 18:05
ای جوونم آرشان جووون چه اسم خوووشجلی داری...مواظبش باش و گرنه شغال باغ بالا میاد میخورتشش